امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Convincing

kənˈvɪnsɪŋ kənˈvɪnsɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    convinced
  • شکل سوم:

    convinced
  • سوم‌شخص مفرد:

    convinces
  • صفت تفضیلی:

    more convincing
  • صفت عالی:

    most convincing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
متقاعد‌کننده، مجاب‌کننده، قانع‌کننده، پذیرفتنی، باورکردنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- His arguments were thoroughly convincing.
- استدلال‌های او کاملاً متقاعد‌کننده بود.
- The lawyer presented convincing evidence that proved his client's innocence.
- وکیل مدارک متقاعد‌کننده‌ای ارائه کرد که بی‌گناهی موکلش را ثابت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد convincing

  1. adjective persuasive
    Synonyms:
    acceptable authentic believeable cogent conclusive credible dependable faithful hopeful impressive incontrovertible likely moving plausible possible powerful presumable probable rational reasonable reliable satisfactory satisfying solid sound swaying telling trustworthy trusty valid
    Antonyms:
    doubtful dubious implausible improbable incredible unconvincing unlikely unpersuasive

لغات هم‌خانواده convincing

ارجاع به لغت convincing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «convincing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/convincing

لغات نزدیک convincing

پیشنهاد بهبود معانی