با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cook Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
(عامیانه) از خود درآوردن، اختراع کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cook up

  1. verb devise
    Synonyms: arrange, concoct, contrive, dream up, fabricate, falsify, formulate, frame, hatch, improvise, invent, make up, plan, plot, prepare, scheme, vamp

ارجاع به لغت cook up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cook up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cook-up

لغات نزدیک cook up

پیشنهاد بهبود معانی