با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Corinthian

kəˈrɪnθiən kəˈrɪnθiən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective noun
وابسته به شهر کرینت (عربی: قرنت) و مردم و فرهنگ آن، کرینتی، قرنتی
noun adjective
تجمل‌پرست و خوشگذران
noun adjective
به سبک کرینتی (که به‌طور دلپذیری پیچیده و پر جزئیات بود)
adjective noun
(معماری یونان و روم) ستون کرینتی (که بدنه‌ی آن باریک و دارای شیارهای طولی بود و سرستونی به شکل ناقوس وارونه داشت که با طرح برگ‌های آکانتوس تزئین شده بود)
adjective noun
آدم ثروتمند
adjective noun
ورزش دوست (و پولدار)، خیر نسبت به ورزشکاران و امور ورزشی
noun adjective
دوستار قایق‌های تجملی (yacht)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد corinthian

  1. noun A man devoted to the pursuit of pleasure
    Synonyms: playboy, man-about-town

ارجاع به لغت corinthian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corinthian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/corinthian

لغات نزدیک corinthian

پیشنهاد بهبود معانی