با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Coterie

ˈkoʊt̬əri ˈkəʊtəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
گروه هم‌مسلک، انجمن (ادبی و اجتماعی)
- He joined a coterie of poets.
- او به جمع شاعران پیوست.
- a literary coterie
- محفل ادبی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coterie

  1. noun clique
    Synonyms: circle, cadre

ارجاع به لغت coterie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coterie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coterie

لغات نزدیک coterie

پیشنهاد بهبود معانی