امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Covert

ˈkoʊvərt ˈkʌvət / / ˈkəʊvɜːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    coverts
  • صفت تفضیلی:

    more covert
  • صفت عالی:

    most covert

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
نهان، سِرّی، ناپیدا، پوشیده، مخفی، ناآشکار، پنهان، مخفیانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- covert operations
- عملیات سرّی
- covert threat
- تهدید مخفیانه
noun countable
پناهگاه، مخفیگاه
- The rabbit darted into the covert to escape the fox.
- خرگوش برای فرار از روباه به داخل مخفیگاه رفت.
- The hunter patiently waited near the covert for his prey to emerge.
- شکارچی با صبر و حوصله در نزدیکی پناهگاه منتظر ماند تا طعمه‌اش بیرون بیاید.
adjective
محفاظت‌شده، امن، ایمن، در پناه
- They stumbled upon a covert cave nestled deep in the forest.
- آن‌ها به‌طور تصادفی به یک غار محفاظت‌شده در اعماق جنگل رسیدند.
- She found solace in the covert cabin hidden among the mountains.
- او آرامش را در کلبه‌ی امنی که در میان کوه‌ها پنهان شده بود یافت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد covert

  1. adjective clandestine, underhanded
    Synonyms:
    buried camouflaged cloaked concealed disguised dissembled furtive hidden hush-hush incog incognito masked obscured private privy QT secret shrouded stealthy sub rosa surreptitious ulterior undercover underhand under-the-table under wraps unsuspected veiled
    Antonyms:
    aboveboard candid frank honest open overt public unconcealed

ارجاع به لغت covert

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «covert» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/covert

لغات نزدیک covert

پیشنهاد بهبود معانی