با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cowhand

ˈkaʊhænd ˈkaʊhænd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( cowboy ) گاوچران
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cowhand

  1. noun A hired hand who tends cattle and performs other duties on horseback
    Synonyms: cowboy, cowpuncher, puncher, cowman, cattleman, cowpoke, cowherd

ارجاع به لغت cowhand

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cowhand» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cowhand

لغات نزدیک cowhand

پیشنهاد بهبود معانی