با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Coz

kəz kʌz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
پسر عمو، دختر عمو، پسر دایی، دختر دایی، پسر عمه، دختر عمه، پسر خاله، دختر خاله
- My coz is coming over for dinner tonight.
- پسر عموی من امشب برای شام می‌آید.
- I haven't seen my coz in years.
- سال‌هاست که دختر عمویم را ندیده‌ام.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت coz

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coz» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coz

لغات نزدیک coz

پیشنهاد بهبود معانی