گذشتهی ساده:
crashedشکل سوم:
crashedسومشخص مفرد:
crashesوجه وصفی حال:
crashingشکل جمع:
crashesلیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
نردهی کنار جاده (برای جلوگیری از سقوط اتومبیل و غیره)، دیواره
کلاس فشرده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crash» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crash