با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Creep

kriːp kriːp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    crept
  • شکل سوم:

    crept
  • سوم شخص مفرد:

    creeps
  • وجه وصفی حال:

    creeping
  • شکل جمع:

    creeps

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb C2
خزیدن، مورمور شدن، جنبیدن
- The baby creeps.
- کودک چهار دست و پا می‌رود.
- The rabbit creeps into its den.
- خرگوش به لانه‌ی خود می‌خزد.
- The student creeps to school.
- شاگرد با آهستگی و بی‌میلی به مدرسه می‌رود.
- Age creeps upon us.
- پیری کم‌کم فرا می‌رسد.
- You will come creeping back when your money is gone.
- وقتی پولت تمام شود با سرافکندگی بازخواهی گشت.
- a creeping plant
- گیاه خزنده
- creep curve
- نمودار خزش
- creep strength
- مقاومت (تاب) خزش
- metal creep
- وادادگی فلز
- Our new teacher is a creep.
- معلم جدید ما خیلی گند است.
- This movie gives me the creeps.
- این فیلم مرا به چندش می‌آورد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد creep

  1. verb crawl along, usually on ground
    Synonyms: approach unnoticed, crawl on all fours, edge, glide, grovel, gumshoe, inch, insinuate, lurk, pussyfoot, scrabble, scramble, skulk, slink, slither, snake, sneak, squirm, steal, tiptoe, worm, wriggle, writhe

Collocations

  • the creeps

    احساس بیزاری (تهوع یا ترس و غیره)، چندش

Idioms

ارجاع به لغت creep

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «creep» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/creep

لغات نزدیک creep

پیشنهاد بهبود معانی