با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Creosote

ˈkriːəsoʊt ˈkriːəsəʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
شیمی کرئوزوت (ماده‌ی شیمیایی کربن‌دار که معمولاً از آن‌ها به‌عنوان نگهدارنده یا ضدعفونی‌کننده استفاده می‌شود)
- The strong smell of creosote filled the air.
- بوی تند کرئوزوت فضا را پر کرده بود.
- Creosote is a commonly used wood preservative.
- کرئوزوت عموما یک نگهدارنده‌ی چوب است.
verb - transitive
انگلیسی بریتانیایی به چیزی کرئوزوت زدن
- I creosoted the fence.
- حصار را کرئوزوت زدم.
- He creosoted the timber beams to preserve them.
- او برای حفظ تیرهای چوبی به آن‌ها کرئوزوت زد.
noun
دوده
- It is important to regularly clean and inspect chimneys to prevent creosote buildup.
- تمیز کردن و بازرسی منظم دودکش‌ها برای جلوگیری از تجمع دوده بسیار مهم است.
- The chimney removed the creosote.
- دودکش دوده را بیرون کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد creosote

  1. noun A dark oily liquid obtained by distillation of coal tar; used as a preservative for wood
    Synonyms: coal-tar creosote

ارجاع به لغت creosote

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «creosote» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/creosote

لغات نزدیک creosote

پیشنهاد بهبود معانی