امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crested

ˈkrestɪd ˈkrestɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( cristate =) کاکل‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crested

  1. adjective (of a knight's helmet) having a decorative plume
    Synonyms:
    plumed
  1. adjective (of a bird or animal) having a usually ornamental tuft or process on the head; often used in combination
    Synonyms:
    topknotted tufted

ارجاع به لغت crested

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crested» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crested

لغات نزدیک crested

پیشنهاد بهبود معانی