با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Crested

ˈkrestɪd ˈkrestɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( cristate =) کاکل‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crested

  1. adjective (of a knight's helmet) having a decorative plume
    Synonyms: plumed
  2. adjective (of a bird or animal) having a usually ornamental tuft or process on the head; often used in combination
    Synonyms: topknotted, tufted

ارجاع به لغت crested

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crested» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crested

لغات نزدیک crested

پیشنهاد بهبود معانی