با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Crick

krɪk krɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    cricked
  • شکل سوم:

    cricked
  • سوم شخص مفرد:

    cricks
  • وجه وصفی حال:

    cricking
  • شکل جمع:

    cricks

معنی

noun verb - transitive
گرفتگی، انقباض عضله پیدا کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crick

  1. noun muscle spasm
    Synonyms: ache, charley horse, convulsion, cramp, jarring, kink, pain, stitch, twinge, wrench

ارجاع به لغت crick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crick

لغات نزدیک crick

پیشنهاد بهبود معانی