با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cricoid

ˈkraɪkɔɪd ˈkraɪkɔɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
کالبدشناسی حلقه‌ای، حلقوی
- cricoid cartilage
- غضروف انگشتری (یا حلقوی) حنجره
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cricoid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cricoid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cricoid

لغات نزدیک cricoid

پیشنهاد بهبود معانی