امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Crossbeam

    ˈkrɒsbiːm ˈkrɒsbiːm
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      crossbeams

    معنی

    noun
    (معماری) تیر یا دیرک متقاطع، شاه‌تیر، هم‌بر (به‌ویژه تیر سقف)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد crossbeam

    1. noun A horizontal beam that extends across something
      Synonyms:
      trave traverse crosspiece

    ارجاع به لغت crossbeam

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «crossbeam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crossbeam

    لغات نزدیک crossbeam

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return