Crosstie
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها
noun
(میله یا تیر یا چوب و غیره که برای استحکام بیشتر به‌صورت ضربه‌دری قرار داده می‌شود) خاج تیر، خاج میله
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
noun
(ریل راهآهن - هریک از چوبهای زیر ریل یا (تراورس) که به شکل ضربدر قرار داده می‌شوند) تراورس چلیپایی
مترادف و متضاد crosstie
-
noun One of the cross braces that support the rails on a railway trackSynonyms:tie railroad-tie sleeper
ارجاع به لغت crosstie
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «crosstie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crosstie
لغات نزدیک crosstie
- - crossruff
- - crosstalk
- - crosstie
- - crosstrees
- - crosswalk