امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crow

kroʊ krəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    crowed
  • شکل سوم:

    crowed
  • سوم‌شخص مفرد:

    crows
  • وجه وصفی حال:

    crowing
  • شکل جمع:

    crows

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive
غراب، کلاغ، اهرم، دیلم، بانگ زدن، بانگ خروس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The distance between here and there is ten kilometers as the crow flies.
- از اینجا تا آنجا مستقیم ده کیلومتر است.
- The rooster crowed and I awoke.
- خروس بانگ زد و من بیدار شدم.
- the crow of a rooster
- آواز خروس
- She always crows about her children's achievements.
- او همیشه درباره‌ی موفقیت‌های بچه‌هایش پز می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crow

  1. verb brag, exult
    Synonyms:
    babble blow bluster boast cackle caw cock-a-doodle-doo cry flourish gas gloat glory in gurgle jubilate mouth prate puff rodomontade squawk strut swagger triumph vaunt whoop

Idioms

  • eat crow

    (عامیانه) شرمنده شدن، به اشتباه خود اعتراف کردن

ارجاع به لغت crow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crow

لغات نزدیک crow

پیشنهاد بهبود معانی