امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crustacean

krʌˈsteɪʃn krʌˈsteɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    crustaceans

معنی

adjective noun
(جانورشناسی) خانواده خرچنگ، رده سخت پوستان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crustacean

  1. noun arthropod
    Synonyms:
    shellfish

ارجاع به لغت crustacean

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crustacean» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crustacean

لغات نزدیک crustacean

پیشنهاد بهبود معانی