گذشتهی ساده:
cuedشکل سوم:
cuedسومشخص مفرد:
cuesوجه وصفی حال:
cueingشکل جمع:
cuesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(در تئاتر) مکالمه یا موسیقی را (در لحظهی خاصی) آغاز کردن
از کسی سرمشق گرفتن، به کسی اقتدا کردن
از دیگری سرمشق گرفتن، به اشارهی دیگری کاری را آغاز کردن
(درست) به موقع، (درست) در هنگام مناسب
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cue» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cue