امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cultivable

ˈkʌltəvəbl ˈkʌltəvəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
قابل‌کشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cultivable

  1. adjective (of farmland) capable of being farmed productively
    Synonyms:
    cultivatable arable tillable

ارجاع به لغت cultivable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cultivable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cultivable

لغات نزدیک cultivable

پیشنهاد بهبود معانی