با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cut-in

American: ˈkətɪn British: kʌtɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
درون برش (هرچیزی که در درون چیز دیگری وصله شده باشد مثل نمای چیزی که در وسط فیلم سینمایی افزوده شده باشد)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cut-in

  1. verb To interrupt
    Synonyms: butt in, interfere, chime in, put in, move-in, chisel in, barge-in, break-in
    Antonyms: allow
  2. noun (film) a still picture that is introduced and that interrupts the action of a film
    Synonyms: insert
  3. verb To include, especially in card games
    Synonyms: make room for, deal in, invite to join

ارجاع به لغت cut-in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cut-in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cut-in

لغات نزدیک cut-in

پیشنهاد بهبود معانی