با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Cynical

ˈsɪnɪkl ˈsɪnɪkl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more cynical
  • صفت عالی:

    most cynical

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
بدگمان نسبت به درستی و نیکوکاری بشر، غرغرو، عیب‌جو، کلبی
- He is cynical about finding his watch.
- او امیدی به یافتن ساعت خود ندارد.
- He was cynical about marriage.
- او نسبت به ازدواج بدبین بود.
- Don't be so cynical!
- اینقدر غرغرو مباش!
- Bankruptcy made him cynical about everything and everyone.
- ورشکستگی، او را نسبت به همه‌چیز و همه‌کس دژمان کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cynical

  1. adjective nonbelieving; doubtful
    Synonyms: contemptuous, derisive, ironic, misanthropic, misanthropical, mocking, pessimistic, sarcastic, sardonic, scoffing, scornful, skeptical, sneering, suspicious, unbelieving, wry
    Antonyms: believing, hopeful, optimistic, trusting, undoubting

ارجاع به لغت cynical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cynical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cynical

لغات نزدیک cynical

پیشنهاد بهبود معانی