امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Daedal

ˈdiːdəl ˈdiːdəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(کاربرد ادبی) عالی، خوش‌ساخت، ظریف و زیبا، شاهکار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد daedal

  1. noun (Greek mythology) an Athenian inventor who built the labyrinth of Minos; to escape the labyrinth he fashioned wings for himself and his son Icarus
    Synonyms: daedalus
  2. adjective Difficult to understand because of intricacy
    Synonyms: byzantine, complex, complicated, convoluted, daedalian, elaborate, intricate, involute, involved, knotty, labyrinthine, tangled

ارجاع به لغت daedal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «daedal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/daedal

لغات نزدیک daedal

پیشنهاد بهبود معانی