امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Daft

dæft dɑːft
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    dafter
  • صفت عالی:

    daftest

معنی‌ها

adjective
احمق، ابله، لوس، ننر، خل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
آرام، فروتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد daft

  1. adjective stupid; crazy
    Synonyms:
    absurd asinine bedlamite bonkers cracked crackers daffy demented deranged dopey flaky foolish fried giddy half-baked idiotic inane insane in the ozone lunatic mad mental nuts nutty off the wall out of one’s gourd ridiculous screwy silly simple touched unbalanced unhinged unsound wacky whacko witless
    Antonyms:
    brainy bright intelligent smart understanding

ارجاع به لغت daft

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «daft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/daft

لغات نزدیک daft

پیشنهاد بهبود معانی