با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dal

ˈdæl ˈdæl ˈdæl
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از dahl به‌ جای dal استفاده کرد.

معنی‌ها

noun
(هندوستان) حبوبات، بنشن
noun
(هندوستان) دال (خوراکی که دارای حبوبات و روغن و پیاز و غیره است و آن را کوبیده و با برنج یا نان می‌خورند) (dahl هم می‌نویسند)
abbreviation
دکا لیتر، صد لیتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dal

  1. noun A metric unit of volume or capacity equal to 10 liters
    Synonyms: dekaliter, dekalitre, decaliter, decalitre, dkl

ارجاع به لغت dal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dal

لغات نزدیک dal

پیشنهاد بهبود معانی