امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dander

ˈdændər ˈdændə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive
سوخته و خاکستر‌شده، شوره‌‌ی سر، خشم و غضب، هرزه‌گرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dander

  1. noun A tendency to become angry or irritable
    Synonyms:
    temper anger wrath irascibility irascibleness animosity (slang) anger spleen enrage dudgeon hackles infuriate ire temperament annoy provoke tetchiness lose-one-s-temper resentment short fuse scurf

Idioms

ارجاع به لغت dander

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dander» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dander

لغات نزدیک dander

پیشنهاد بهبود معانی