با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dangling

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    dangled
  • شکل سوم:

    dangled
  • سوم شخص مفرد:

    dangles

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
آویزان
- dangling clothes
- لباس‌های آوزیران
- dangling legs
- پاهای آویزان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dangling

  1. adjective supported from above
    Synonyms: drooping, droopy, hanging, pendent, pendulous, suspended

ارجاع به لغت dangling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dangling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dangling

لغات نزدیک dangling

پیشنهاد بهبود معانی