گذشتهی ساده:
dashedشکل سوم:
dashedسومشخص مفرد:
dashesوجه وصفی حال:
dashingشکل جمع:
dashesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- (با شتاب) انجام دادن، (باشتاب) نوشتن 2- (باشتاب) رفتن
(عامیانه) جلوه کردن، نمود کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dash» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dash