امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dastardly

ˈdæstərdli ˈdæstədli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more dastardly
  • صفت عالی:

    most dastardly

معنی و نمونه‌جمله

adjective
نامرد(وار)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The attack on Poland was a dastardly act.
- حمله به لهستان عمل ناجوانمردانه‌ای بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dastardly

  1. adjective rotten
    Synonyms: base, contemptible, cowardly, craven, despicable, low, mean, pusillanimous, underhanded, vile

ارجاع به لغت dastardly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dastardly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dastardly

لغات نزدیک dastardly

پیشنهاد بهبود معانی