با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Deathbed

ˈdeθbed ˈdeθbed
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    deathbeds

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
بستر مرگ
- We gathered around his deathbed.
- ما اطراف بستر مرگ او گرد آمدیم.
- He forgave them on his deathbed.
- در لحظات آخر زندگی آن‌ها را بخشید.
- deathbed wishes
- آرزوهای پیش از مرگ
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت deathbed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deathbed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deathbed

لغات نزدیک deathbed

پیشنهاد بهبود معانی