با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Deb

deb deb
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun abbreviation
(عامیانه) آغازگر
abbreviation
ورقه‌ی وام و سند وام، ورقه‌ی قرضه‌ی دولتی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deb

  1. noun A young woman making her debut into society
    Synonyms: debutante

ارجاع به لغت deb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deb

لغات نزدیک deb

پیشنهاد بهبود معانی