امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Decadence

ˈdekədns ˈdekədns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
ستردگی، فروآمدن، نابودی، فساد، آغاز ویرانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- the decadence of China in the 18th century
- انحطاط چین در قرن هجدهم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد decadence

  1. noun perversion; deterioration of morality
    Synonyms:
    corruption debasement decay declension decline degeneracy degeneration degradation devolution dissipation dissolution downfall downgrade evil excess fall gluttony incontinence intemperance lasciviousness lechery lewdness licentiousness regression sensuality sybaritism
    Antonyms:
    humility morality

ارجاع به لغت decadence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decadence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/decadence

لغات نزدیک decadence

پیشنهاد بهبود معانی