امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Deceased

dɪˈsiːst dɪˈsiːst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    deceased

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
مرده، مرحوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The house belongs to one deceased brother and two living sisters.
- خانه، متعلق به یک برادر مرحوم و دو خواهر در قید حیات است.
- The deceased has two sons and three daughters.
- آن مرحوم دو پسر و سه دختر دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deceased

  1. adjective dead
    Synonyms:
    asleep bit the dust cold defunct departed exanimate expired extinct finished former gave up the ghost gone inanimate kicked the bucket late lifeless lost passed on pushing up daisies
    Antonyms:
    alive born lively living

ارجاع به لغت deceased

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deceased» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deceased

لغات نزدیک deceased

پیشنهاد بهبود معانی