امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Declaim

dɪˈkleɪm dɪˈkleɪm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - intransitive adverb
سخنوری کردن، رجز‌خوانی کردن، با حرارت علیه کسی صحبت کردن، دکلمه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد declaim

  1. verb proclaim; get on a soapbox
    Synonyms:
    attack bloviate blow hot air declare decry denounce harangue hold forth inveigh lecture mouth orate perorate pile it on proclaim rail rant recite soapbox speak spiel spout talk big

ارجاع به لغت declaim

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «declaim» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/declaim

لغات نزدیک declaim

پیشنهاد بهبود معانی