با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Decor

deɪˈkɔːr ˈdeɪkɔː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    decors

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
آذین‌پردازی، آذین‌بندی، (تئاتر و غیره) صحنه‌آذینی، دکور، صحنه‌آرایی، دکوراسیون
- an example of the Qajar period decor
- نمونه‌ای از آذین‌پردازی دوران قاجار
- elegant decor
- دکور شیک
- modern decor
- آذین‌پردازی امروزی، دکور مدرن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد decor

  1. noun colors, furnishings of a place
    Synonyms: adornment, color scheme, decoration, interior design, ornamentation

لغات هم‌خانواده decor

ارجاع به لغت decor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/decor

لغات نزدیک decor

پیشنهاد بهبود معانی