امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Deduce

dɪˈduːs dɪˈdjuːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    deduced
  • شکل سوم:

    deduced
  • سوم‌شخص مفرد:

    deduces
  • وجه وصفی حال:

    deducing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive C2
استنباط کردن، دریافتن، نتیجه گرفتن، کم کردن، تفریق کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The facts made me deduce that he wouldn't come.
- براساس شواهد موجود به این نتیجه رسیدم که او نخواهد آمد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deduce

  1. verb figure out, understand
    Synonyms:
    add up analyze assume be afraid boil down cogitate collect conceive conclude consider deduct deem derive draw fancy figure gather glean have a hunch imagine infer judge make make out presume presuppose ratiocinate read into reason regard surmise take to mean

لغات هم‌خانواده deduce

  • verb - transitive
    deduce

ارجاع به لغت deduce

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deduce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deduce

لغات نزدیک deduce

پیشنهاد بهبود معانی