با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Deductible

dɪˈdʌktəbl dɪˈdʌktəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
کسرپذیر، مالیات‌پذیر
- deductible expenses
- هزینه‌های بخشوده
- deductible coverage
- مورد بیمه‌ی کاهشی (یا کسر کردنی)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deductible

  1. adjective Acceptable as a deduction (especially as a tax deduction)
    Antonyms: nondeductible
  2. adjective
    Synonyms: nondutiable, nontaxable, tax deductible, tax exempt, tax-free

ارجاع به لغت deductible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deductible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deductible

لغات نزدیک deductible

پیشنهاد بهبود معانی