با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Defecate

ˈdefɪkeɪt ˈdefɪkeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    defecated
  • شکل سوم:

    defecated
  • سوم شخص مفرد:

    defecates
  • وجه وصفی حال:

    defecating

معنی

verb - transitive verb - intransitive
پزشکی تخلیه کردن شکم (از براز)، خارج کردن مدفوع
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد defecate

  1. verb Have a bowel movement
    Synonyms: excrete, move (one's) bowels, void, stool, shit, take-a-shit, pass, take-a-crap, ca-ca, crap, make

ارجاع به لغت defecate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «defecate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/defecate

لغات نزدیک defecate

پیشنهاد بهبود معانی