امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Defensive

dɪˈfensɪv dɪˈfensɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more defensive
  • صفت عالی:

    most defensive

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
دفاعی، پدافندی، تدافعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- for purely defensive reasons
- به دلایل صرفاً پدافندی
- a break in the enemy's defensive positions
- شکستی در مواضع دفاعی دشمن
adjective
دفاع‌کننده، پدافندگر، پدفندگر، مدافع، دفع‌کننده
noun
(روانشناسی - وابسته به کسی که دائم احساس می‌کند مورد انتقاد است؛ بنابراین همیشه حالت دفاعی و پرخاشگری دارد) پدفنداندیش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد defensive

  1. adjective protective, watchful
    Synonyms: arresting, averting, balking, checking, conservative, coping with, defending, foiling, forestalling, frustrating, guarding, in opposition, interrupting, opposing, preservative, preventive, protecting, resistive, safeguarding, thwarting, uptight, warding off, withstanding
    Antonyms: undefensive, unprotective, unwary, unwatchful

Collocations

  • on the defensive

    در حالت (یا موضع) دفاعی، آماده‌ی پدافند

لغات هم‌خانواده defensive

ارجاع به لغت defensive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «defensive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/defensive

لغات نزدیک defensive

پیشنهاد بهبود معانی