با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dehydration

ˌdihaɪˈdreɪʃn̩ diːˈhaɪdreɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dehydrations

معنی‌ها

noun
جغرافیا پسابش
noun
وابشت، آب‌زدایی، نمگیری، خشک‌سازی
noun
پزشکی کم شدن آب بدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dehydration

  1. noun The process of extracting moisture
    Synonyms: desiccation, drying-up, dehumidification, evaporation
  2. adjective
    Synonyms: air-drying

ارجاع به لغت dehydration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dehydration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dehydration

لغات نزدیک dehydration

پیشنهاد بهبود معانی