با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Déjà Vu

ˌdeɪʒɑː ˈvuː ˌdeɪʒɑː ˈvuː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
آشناپنداری، دژا-وو (حالتی از ذهن که در آن فرد پس از دیدن صحنه‌ای احساس می‌کند پیش‌تر آن را دیده است)
- As I entered the room, I had a feeling of deja vu.
- وقتی وارد اتاق شدم، احساس آشناپنداری به من دست داد.
- The deja vu was so strong that I could predict what the person would say next, as if I had heard the conversation before.
- دژا-وو به‌قدری قوی بود که می‌توانستم پیش‌بینی کنم آن شخص در ادامه چه خواهد گفت؛ انگار که پیش‌تر این مکالمه را شنیده بودم.
- The feeling of deja vu washed over me as I watched the movie, as if I had seen it before.
- تماشای فیلم حس دژا-وو را در وجودم جاری کرد؛ گویی قبلاً آن را دیده بودم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد déjà vu

  1. noun already seen or experienced
    Synonyms: familiarity, past-life experience, recall, recognition, remembrance

ارجاع به لغت déjà vu

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «déjà vu» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deja-vu

لغات نزدیک déjà vu

پیشنهاد بهبود معانی