امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Delegacy

ˈdelɪɡəsi ˈdelɪɡəsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نمایندگی، انتخاب، نماینده، هیئت نمایندگان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد delegacy

  1. noun A group of representatives or delegates
    Synonyms:
    representation deputation commission delegation agency mission

ارجاع به لغت delegacy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delegacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/delegacy

لغات نزدیک delegacy

پیشنهاد بهبود معانی