امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Delicious

dɪˈlɪʃəs dɪˈlɪʃəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more delicious
  • صفت عالی:

    most delicious

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
لذیذ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a delicious soup
- سوپ خوشمزه
- the delicious smell of spring flowers
- بوی خوش گلهای بهاری
- I enjoyed that delicious view.
- از آن منظره‌ی دلپذیر لذت بردم.
- The sun was deliciously warm.
- آفتاب به طور دلپذیری گرم بود.
- one of the most delicious experiences of my life
- یکی از لذت‌بخش‌ترین تجارب زندگی من
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد delicious

  1. adjective pleasing, especially to the taste
    Synonyms:
    adorable ambrosial appetizing choice dainty darling delectable delightful delish distinctive divine enjoyable enticing exquisite fit for king good gratifying heavenly luscious lush mellow mouthwatering nectarous nice palatable piquant pleasant rare rich sapid savory scrumptious spicy sweet tasteful tasty tempting titillating toothsome well-prepared well-seasoned yummy
    Antonyms:
    disagreeable distasteful horrible unpleasant unsavory

ارجاع به لغت delicious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delicious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/delicious

لغات نزدیک delicious

پیشنهاد بهبود معانی