امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Delirious

dɪˈlɪriəs dɪˈlɪriəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پزشکی هذیانی، دچار هذیان، فلادگوی، پرت‌گو link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The patient's fever went up and she became delirious.
- تب بیمار بالا رفت و دچار هذیان شد.
- He's so delirious he doesn't know where he is.
- او بسیار دچار هذیان شده است و نمی‌داند کجاست.
adjective
هیجان‌زده، شوریده
- delirious with joy
- هیجان‌زده از خوشی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد delirious

  1. adjective mentally imbalanced
    Synonyms:
    aberrant bewildered confused crazed crazy demented deranged deviant deviate disarranged disordered distracted disturbed flipped flipped out hallucinatory incoherent insane irrational lightheaded lunatic mad maniac maniacal manic off one’s head out of one’s head out of one’s skull rambling raving unhinged unreasonable unsettled wandering
    Antonyms:
    balanced collected normal sane
  1. adjective excited; very happy
    Synonyms:
    beside oneself carried away corybantic crazy delighted drunk ecstatic enthused frantic frenetic frenzied furious hysterical intoxicated mad overwrought rabid rapturous thrilled transported wild
    Antonyms:
    unexcited unhappy

ارجاع به لغت delirious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «delirious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/delirious

لغات نزدیک delirious

پیشنهاد بهبود معانی