گذشتهی ساده:
deliveredشکل سوم:
deliveredسومشخص مفرد:
deliversوجه وصفی حال:
deliveringتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(زن آبستن) فارغ شدن
(عامیانه) تحویل دادن، به وعده وفا کردن، شرایط لازم را حایز شدن
به قول خود عمل کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «deliver» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deliver