امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Demagnetize

    ˌdiːˈmæɡnətaɪz ˌdiːˈmæɡnətaɪz
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      demagnetized

    • شکل سوم:

      demagnetized

    • سوم‌شخص مفرد:

      demagnetizes

    • وجه وصفی حال:

      demagnetizing

    معنی

    noun adverb
    زدودن مغناطیس

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد demagnetize

    1. verb Make nonmagnetic; take away the magnetic properties (of)
      Synonyms:
      demagnetise degauss
      Antonyms:
      magnetize

    ارجاع به لغت demagnetize

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «demagnetize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/demagnetize

    لغات نزدیک demagnetize

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return