با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Demur

dɪˈmɜrː dɪˈmɜː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    demurred
  • شکل سوم:

    demurred
  • سوم شخص مفرد:

    demurs
  • وجه وصفی حال:

    demurring
  • شکل جمع:

    demurs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive formal
امتناع کردن، سر باز زدن، خودداری کردن، طفره رفتن، تردید کردن، شانه خالی کردن، درنگ کردن، دودل بودن
- I suggested that we hire him but the boss demurred.
- من پیشنهاد کردم که او را استخدام کنیم؛ ولی رئیس سر باز زد.
- They demurred when invited to join the committee.
- آن‌ها وقتی برای پیوستن به کمیته دعوت شدند، تردید کردند.
noun uncountable formal
مخالفت، امتناع، تردید
- After some delay and demur ...
- پس‌از قدری تأخیر و تردید ...
- Despite his demur, she went ahead and booked the tickets for their vacation.
- با وجود مخالفتش، او پیش رفت و بلیط‌های تعطیلات آن‌ها را رزرو کرد.
verb - intransitive
اعتراض کردن، مخالفت کردن
- I demurred on the idea of investing in that risky business.
- من به ایده‌ی سرمایه‌گذاری در آن کسب‌وکار پرخطر اعتراض کردم.
- He demurred at the suggestion of jumping out of an airplane.
- او به پیشنهاد اینکه از هواپیما بپرد، مخالفت کرد.
verb - intransitive
حقوق به صلاحیت دادگاه اعتراض کردن، تقاضای درنگ یا مکث کردن
- The judge allowed the defendant to demur and postpone the trial.
- قاضی به متهم اجازه داد تا به صلاحیت دادگاه اعتراض کند و دادگاه را به تعویق بیندازد.
- The lawyer advised his client to demur until more evidence was presented.
- وکیل به موکلش توصیه کرد تا زمانی که مدارک بیشتری ارائه شود، تقاضای درنگ کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد demur

  1. verb disagree
    Synonyms: balk, cavil, challenge, combat, complain, deprecate, disapprove, dispute, doubt, fight, hem and haw, hesitate, object, oppose, pause, protest, pussyfoot, refuse, remonstrate, resist, scruple, shy, stick, stickle, strain, take exception, vacillate, wait and see, waver
    Antonyms: accept, agree, consent, go along

Collocations

ارجاع به لغت demur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «demur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/demur

لغات نزدیک demur

پیشنهاد بهبود معانی