امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Deplane

diːˈpleɪn diːˈpleɪn diːˈpleɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive formal
انگلیسی آمریکایی سفر از هواپیما پیاده شدن، پیاده شدن از هواپیما، ترک کردن هواپیما، هواپیما را ترک کردن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Due to mechanical issues, the passengers were forced to deplane and wait for another aircraft.
- به دلیل مشکلات مکانیکی، مسافران مجبور شدند از هواپیما خارج پیاده شوند و منتظر هواپیمای دیگری باشند.
- The airline apologized for the delay and assured passengers that they would be able to deplane soon.
- ایرلاین بابت تأخیر عذرخواهی کرد و به مسافران اطمینان داد که به‌زودی می‌توانند از هواپیما پیاده شوند.
- The flight attendant asked all passengers to deplane calmly and in an orderly manner.
- مهماندار هواپیما از همه‌ی مسافران خواست که با آرامش و به‌طور منظم هواپیما را ترک کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت deplane

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deplane» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deplane

لغات نزدیک deplane

پیشنهاد بهبود معانی