امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Desired

dɪˈzaɪrd dɪˈzaɪəd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    desires
  • وجه وصفی حال:

    desiring

معنی

adjective C2
مطلوب، مدنظر، موردنظر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد desired

  1. verb Feel or have a desire for; want strongly
    Synonyms:
    wanted wished willed relished preferred petitioned needed lusted chosen itched indulged hungered hoped gratified fancied craved cared aspired yearned pleased urged thirsted satiated sated liked requested
  1. verb Want, long for
    Synonyms:
    solicited sought
    Antonyms:
    hated distasted disliked disgusted replied answered
  1. verb Expect and wish
    Synonyms:
    yearned wanted aspired honed trusted wished pined fancied panted longed hankered craved ached hoped
  1. adjective Wanted intensely
    Synonyms:
    craved
  1. adjective Greatly desired
    Synonyms:
    in-demand coveted sought-after

لغات هم‌خانواده desired

ارجاع به لغت desired

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «desired» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/desired

لغات نزدیک desired

پیشنهاد بهبود معانی