امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Despairing

dɪˈsperɪŋ dɪˈspeərɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
مأیوس‌شدنی، نومید‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- her despairing words
- حرف‌های حاکی از نومیدی او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد despairing

  1. adjective upset, despondent
    Synonyms:
    anxious at end of one’s rope blue brokenhearted can’t win cynical dejected depressed desperate disconsolate downcast forlorn frantic grief-stricken hopeless inconsolable in pain in the dumps in the pits in the soup melancholic melancholy miserable not a prayer no-win oppressed pessimistic sad shot down strabilious suicidal sunk weighed down wretched
    Antonyms:
    confident encouraged expectant hopeful

ارجاع به لغت despairing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «despairing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/despairing

لغات نزدیک despairing

پیشنهاد بهبود معانی