امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Detract

dɪˈtrækt dɪˈtrækt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    detracted
  • شکل سوم:

    detracted
  • سوم‌شخص مفرد:

    detracts
  • وجه وصفی حال:

    detracting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb
کاستن، کاهیدن، کم کردن، کسر کردن، گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Frowning detracts from her beauty.
- اخم کردن از زیبایی او می‌کاهد.
- Detractors tried to detract from the value of her work.
- بدگویان کوشیدند ارزش کار او را کم کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد detract

  1. verb take away a part; lessen
    Synonyms:
    backbite belittle blister cheapen cut rate decrease decry depreciate derogate devaluate diminish discount discredit disesteem draw away knock laugh at lower minimize misprize reduce subtract from underrate undervalue vilipend withdraw write off
    Antonyms:
    add to increase optimize

ارجاع به لغت detract

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «detract» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/detract

لغات نزدیک detract

پیشنهاد بهبود معانی